۱۳۹۱ فروردین ۴, جمعه

یه روز یکیشون حالم رو خوب می کنه!

من نژاد پرست نيستم، اما بهم حق بديد وقتي شب تويه خيابون خلوت دو تا سياه پوست درشت ميبينم نگران باشم كه جيبم رو نزنن، چون چند وقت پيش دو تا سياه پوست نه چندان درشت پولم رو خوردن و از اينكه هر از چندگاهي مي بيننم و به روشون نميارن مادر به خطاها واقعن حالم بهم مي خوره!
و اينكه به غير مسلمون هام بايد حق بدم وقتي دوتا آدم ريش دار مي بينن فك كنن قراره بهشون حمله كنن و گروگان بگيرنشون! 
و کلن به آدم ها باید حق داد برای کارهای/قضاوت های اشتباهی که می کنن...
آدم ها کاره بدی دیدند و فکر بدی می کنند، اگر اون کاره بد رو نمی دیدند فکرشون خوب بود! 
من دست خودم نیست فاصله گرفتن کنونیم از سیاه پوست ها، هرچند که به روشون نمیارم، اما دست خودم نیست!
دیدم نسبت بهشون عوض شده، هرچند که اشتباهه و همه آدم ها مثل هم نیستن، اما مشکلم اینه که خیلیهاشون خودشون رو از امثال من پایینتر می دونن و همین باعث می شه به خودشون در ضمیر نا خود آگاهشون اجازه یه سری کارای بی مورد رو بدن...
و همین باعث شده نگرانشون باشم و این نگرانی، نگرانی ای منفی هست ...
و من منفی هستم نسبت بهشون!
و امیدوارم یک روز نه چندان دور هم فکر اونها نسبت به من مثبت بشه، هم فکر من نسبت به اونها...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر