يه همكار داشتم كه بعده يه مدت كشف كرديم به طور غير قابل وصفي بهم شبيهيم و به هم ميايم البته اون ٥ سال ازم بزرگتر بود!
باهم پارتنر كاري شديم خعلي موفق بوديم!
بعد من هر از چندگاهي مجري يه سري برنامه مي شدم، اونو معرفي كردم شد پارتنر جديدم و تركونديم...
بعد سر يه پروژه ديگه باهم رفتيم...
ديگه كلي رفيق فاب و همه چي خوووب!
كار به جايي رسيد كه حتي من رفتم با خاهر نامزدش دوس شدم...
يعني دوس دخدرهامون هم خاهر بودن!
بعدن متوجه شدم طرف مشكل روانيه حاد داره!
از نامزدش فقد استفاده جنسي مي كرد و بقيه زمان ها محلش نمي ذاشت...
من با خاهر نامزدش بهم زدم چون من هم صرفن داشتم به رابطه جنسي مي رسيدم!
بعد ديدم جاكشه بالفطره هست...
از هر كاري كه اون توش بود استعفا دادم...
من كشيدم كنار كه مث اون نشم...
من خعلي شبيهش بودم!
من از اساس ديگه هيچ شباهتي بهش ندارم...!
من منتظره ٥ ساله ديگم كه ببينم تصميم درستي گرفتم و عادم درستي هستم...!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر