۱۳۹۱ مرداد ۲۵, چهارشنبه

فلسفه دولتی، دولت فلسفی

تو تاكسي بودم ياد حرف امروز استاد افتادم كه " دولت ها نبايد درآمدي از راه هاي تجاري داشته باشن و صرفن بايد تجارت رو براي بقيه تسهيل و امكان پذير كنن"، مثلن تو ايران خودمون چقد قشنگ ميشد جاي شركت دولتي نفت، شركت مستقل ملي نفتي داشتيم و صرفن سر سال به دولت عوارض و ماليات ميداد و درآمدش رو ساليانه بين همه سهامدار هاش كه همه ملت بودن تقسيم ميكرد، دولت هم با ماليات اداره ميكرد مملكت رو، حرف ثقيليه، اما غير ممكن نيست، ضمنه اينكه دولت چون از مردم كسب درآمد ميكرد موظف ميشد به خدمت، مردم ميشدن صاحبش واقعنكي، بعد احترام به ارباب رجوع تو ادارات دولتي شعار رو ديوار نبود، عمل مستقيم كاركنان بود، اداره شركت نفت هم به عنوان سودآورترين شركت كشور توسط پيمانكاران خصوصي و حتا خارجي به صورت راي هيئت مديره كه هر دو سال به صورت مستقيم از طرف مردم(سهامداران شركت) انتخاب ميشدن، انتخاب ميشد
هميشه ميگن مالت رو جمع كن كه همسايت دزد نشه، همين كه قانون اساسي ما انقدر راه درآمدزايي غير از ماليات براي دولت قايل شده، همين اين باعث شده دولت مستقل از مردم باشه، ديگه فرقي نداره رييسش كيه. از اساس با مردم كاري نداره...

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر