چند وقته میخام نوت بزنم راجع به کارا،حرفا، چیزای "غیر منتظره"
اینکه هرچی غیر منتظرهش بیشتر حال میده، مثلن تولد سورپرایز طور، مثلن بوس یهویی، کلن همهچی، حتا خبر بد وقتی خیلی بدتر هست که یهو باشه، غیر منتظره باشه، مثلن فرق هست بین میزان شدت بدیِ خبر فوت پدری که تو کما بوده و فوت کرده یا داشته از سرکار هرروزه برمیگشته تصادف کرده و فوت کرده، جفتی فوت کردن، اما امون از اون غیر منتظرههه، یه جای فیلم "هاوس آو کاردز" یکی به یکی دیگه میگه "گوشت گوسفندی خوشمزهست که چاقوی سر بریدنش رو ندیده باشه، چون اگر گوسفند چاقو رو ببینه میترسه و ترسش اسیدی تو خونش تزریق میکنه که مزه گوشت رو بد میکنه" خیلی ریز و قشنگ همین رو میگه، همین که غیر منتظره بودن خیلی مهمه، تو کارهاتون بهش توجه داشته باشید تا رستگار شوید...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر